معنی اثری از عطاملک جوینی

لغت نامه دهخدا

عطاملک جوینی

عطاملک جوینی. [ع َ م َ ل ِ ک ِ ج ُ وَ] (اِخ) ملقب به علاءالدین بن بهاءالدین محمد بردار شمس الدین محمدصاحب دیوان. از رجال و مورخان معروف اوایل دوره ٔ مغول. وی به سال 623 هَ.ق. در جوین متولد شد و از آغاز جوانی وارد کارهای دیوانی گشت و از عمال امیرارغون آقا حکمران خراسان گردید. عطاملک چند بار در خدمت امیرارغون به قراقروم پایتخت مغولستان سفر کرد و در ضمن همین سفرها درباره ٔ احوال مغولها و یورتهای اصلی ایشان اطلاع کافی بدست آورد و برای نوشتن تاریخ خود مواد لازم فراهم کرد. وی در سال 654 هَ. ق. بتوسط امیر ارغون به هلاکو معرفی شد و نزد او تقرب یافت. پس از فوت هلاکو وی و برادرش صاحب دیوان سبب رونق دولت اباقا بودند و عطاملک حکومت بغداد و عراق یافت. مجدالملک مکرر از عطاملک نزد خان مغول سعایت میکرد و موجب مزاحمت او و دیگر افراد خاندان جوینی را فراهم می ساخت و در نتیجه عطاملک به حبس افتاد ولی با وساطت شاهزادگان و خوانین مغول در 680 هَ. ق. از حبس نجات یافت و مورد نوازش اباقاقرار گرفت. دشمنان خاندان جوینی باز از پای ننشستندولی نتیجه نبردند. چون تکودار به سلطنت رسید، حکومت بغداد و عراق را کمافی السابق به عطاملک واگذاشت. وی مؤلف تاریخ «جهانگشای جوینی » است. عطاملک این تاریخ را در سال 655 هَ. ق. یعنی مقارن تاریخ فتح قلاع اسماعیلیه بدست هلاکو به انجام رسانید. غالب وقایعی راکه جوینی راجع به دوره ٔ چنگیزی در کتاب خود آورده است از معمرانی که با آن ایام همعصر بوده اند شنیده و ضبط نموده است. و از معتبران مغول نیز کسب اطلاع می کرد و گویا از بعضی از نوشته های مغول نیز استفاده کرده است. تاریخ جهانگشا چنانکه خود مؤلف تقسیم کرده شامل سه جلد است: جلد اول تاریخ شروع کار چنگیزخان و یاساهای چنگیزی و تاریخ قوم اویغور و فتوحات چنگیز درماوراءالنهر و خراسان و انقراض سلسله ٔ خوارزمشاهیان و سلطنت اگتای و گیوگ و احوال جوجی و جغتای. جلد دوم در تاریخ سلاطین خوارزمشاهی و قراختائیان و حکام مغول ایران. جلد سوم در تاریخ منکوقاآن و اردوکشی هلاکوبه ایران و شرح تاریخ اسماعیلیه تا سال 655، که بیشتر قسمت اخیر مقتبس از کتاب «سرگذشت سیدنا» است و شرحی که در باب فتح بغداد منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی است غالباً به عنوان ذیل جلد سوم به آخر نسخه های جهانگشا الحاق شده است. انشاء کتاب مزبور بلیغ و از لحاظ احتوا بر اطلاعات نفیس کم نظیر است. درگذشت عطاملک به سال 681 هَ. ق. رخ داد. (فرهنگ فارسی معین).


علاءالدین جوینی...

علاءالدین جوینی. [ع َ ئُدْ دی ن ِ ج ُ وَ] (اِخ) عطاملک بن بهاءالدین محمد. رجوع به عطاملک و وفات الوفیات ج 2 ص 35 شود.


عمادالدین جوینی...

عمادالدین جوینی. [ع ِ دُدْ دی ن ِ ج ُ وَ] (اِخ) علی بن محمدبن علی جوینی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن. فقیه قرن پنجم هَ. ق. رجوع به علی جوینی (ابن محمدبن علی...) شود.


علی جوینی

علی جوینی. [ع َ ی ِ ج ُ وَ] (اِخ) ابن عبداﷲبن یوسف بن محمد جوینی، مشهور به شیخ حجاز و مکنّی به ابوالحسن. صوفی بود و در سال 465 هَ. ق. درگذشت. او راست: السلوه فی التصوف. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 691).

علی جوینی. [ع َ ی ِ ج ُ وَ] (اِخ) ابن یوسف بن عبداﷲبن یوسف جوینی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به شیخ حجاز. وی صوفی و فقیه بود و به دمشق سفر کرد سپس به نیشابور رفت و در ذی قعده ٔ سال 463 هَ. ق. درگذشت. او راست: السلوه فی التصوف. (از معجم المؤلفین بنقل از تاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 287. طبقات الشافعیه ٔ سبکی ج 4 ص 7. شذرات الذهب ابن عماد. ج 3 ص 262. اللباب ابن اثیر ج 1 ص 257. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 999).

علی جوینی. [ع َ ی ِ ج ُ وَ] (اِخ) ابن احمد کاتب، ملقّب به منتجب الدین بدیع اتابک جوینی. منشی معروف سلطان سنجر سلجوقی و صاحب دیوان رسائل او. از تاریخ ولادت او اطلاع صحیحی در دست نیست ولی بنابرآنچه در «عتبهالکتبه» (ص 5) آمده است وی در حدود سال 516 هَ. ق. که مسلماً آغاز جوانی او بوده است به قصد آموختن صناعت دبیری به مرو رفت. پس باید ولادت او در اواخر قرن پنجم هجری باشد. او بعد از اتمام تحصیلات خود هم در جوانی وارد دستگاه دیوانی شد و در دیوان رسائل به کار پرداخت ولی در آغاز امر کار او رونقی نداشت و مقبول نظر استادش که صاحب دیوان رسائل بود نیفتاده بود. وی خال پدر چهارم عطاملک جوینی، مؤلف تاریخ جهانگشا است. و عطاملک در تاریخ خود داستان شفاعت منتجب الدین را از رشید وطواط آورده است که به اجمال چنین است: وقتی سلطان سنجر در سال 542 هَ. ق. بقصد جنگ با اتسز خوارزمشاه بطرف خوارزم حرکت نمود، قصبه ٔ هزاراسب را از محال خوارزم محاصره کرد. انوری که در لشکر سلطان سنجر بود رباعیی در تشویق سنجر به تسخیر «هزاراسب » سرود و وطواط در جواب او بیتی در مدح «اتسز»گفت و این امر باعث خشم شدید سلطان سنجر گشت و سوگند خورد که چون او را بازیابد، هفت عضو را از یکدیگر جدا کند. و چون هزاراسب مفتوح شد رشید وطواط متواری گشت تا بالاخره به منتجب الدین بدیع جوینی پناهنده شد.منتجب الدین که علاوه بر منصب دیوان انشاء، ندیم مخصوص سلطان نیز بود، موقعی مناسب به دست آورده به سلطان سنجر گفت که «وطواط» مرغکی ضعیف باشد طاقت آن نداشته که او را به هفت پاره کنند، اگر فرمان شود او را به دو پاره کنند. سلطان بخندید و جان وطواط بخشید. مهمترین اثر علی جوینی، مجموعه ٔ منشآت و مراسلات وی است که آن را به نام «عتبهالکتبه» خوانده است. عوفی دو کتاب دیگر به او نسبت می دهد: یکی «رقیهالقلم » و دیگری «عبرات الکتبه». و مرحوم قزوینی این کتاب اخیر را همان «عتبهالکتبه» داند. (از تاریخ ادبیات چ صفا چ 1 ج 2 ص 969). و رجوع به لباب الالباب عوفی چ سعید نفیسی ص 78 و مقدمه ٔ جهانگشای جوینی چ لیدن ص یو و مقدمه ٔ حدائق السحر رشیدالدین وطواط چ عباس اقبال ص «ی » شود.


سعدالدین جوینی

سعدالدین جوینی. [س َ دُدْ دی ن ِ ج ُ وِ] (اِخ) محمدبن حسن بن محمدبن حموه او راست: سجنجل الارواح و محبوب الاولیاء. بسال 650 وفات یافت. این رباعی از اوست:
دل وقت سماع ره بدلدار برد
جانرا بسراپرده ٔ اسرار برد
این نغمه چو مرکبی است مر روح ترا
بردارد و خوش بعالم یار برد.
(از معجم الفصحاء ج 1 ص 244).
رجوع به ریاض العارفین ص 83 شود.

حل جدول

عطاملک جوینی

نویسنده اثر تاریخ جهانگشا


اثری از عطاملک جوینی

تاریخ جهانگشا، جهانگشای جوینی

تاریخ جهانگشا


کتاب عطاملک جوینی

تاریخ جهانگشا


جهانگشای جوینی

اثری از عطاملک جوینی


تاریخ جهانگشا، جهانگشای جوینی

اثری از عطاملک جوینی


تاریخ جهانگشا ، جهانگشای جوینی

اثری از عطاملک جوینی

واژه پیشنهادی

اثری از عطاملک جوینی

تاریخ جهانگشا

معادل ابجد

اثری از عطاملک جوینی

968

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری